قراردادهای هوشمند یا Smart Contract لایه ۲ چگونه عمل میکنند؟ لایه دوم چه کاربردی دارد؟ لایه اول مگر کافی نیست که باید بهسراغ لایه دوم برویم؟ چه پلتفرمهایی از لایه دوم باید استفاده کنند؟ زمانیکه از لایه دوم سخن بهمیان میآید، این سؤالات مدام در ذهن و گاهی زبان فعالان حوزه بلاکچین میچرخد.
در این مقاله از بلاگ تترلند، قصد داریم لایه دوم و نحوه عملکرد قراردادهای هوشمندش را بررسی کنیم. پس اگر میخواهید اطلاعات بیشتری درباره این موضوع کسب کنید، تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
لایه اول بلاکچین برای ما کافی نیست؟
اگر بخواهیم لایه دوم بلاکچین را بررسی کنیم، باید ابتدا بهسراغ لایه اول و ناکافی بلاکچین برویم. لایه اصلی قوانین اکوسیستم را در خود قرار میدهد و وظیفه اعتبارسنجی و انجام تراکنشهای شبکه را نیز برعهده دارد.
در لایه اول، دو هدف متناقض وجود دارند. این لایه میخواهد غیرمتمرکز باشد و کسی بهعنوان نهاد متمرکز شبکه را زیرنظر نگیرد و همزمان نیز میخواهد امنیت کاربران در مقیاس بسیار بزرگی تأمین شود. این تناقض منابع زیادی را میطلبد. مصرف سنگین منابع درنهایت به کاهش مقیاسپذیری منجر خواهد شد. این فناوری راهکاری برای مقابله با این مسئله است.
لایه دوم در بلاکچین به چه معناست؟
لایه دوم فقط یک راهحل نیست؛ بلکه مجموعهای از راهحلها برای رفع مشکل مقیاسپذیری در لایه اول است که بهصورت آفچین (Off-Chain) یا خارج از زنجیره انجام میشود. شبکههای لایه دوم روی شبکه اصلی بنا شدهاند. در اینجا، ممکن است برای برخی از افراد این سؤال بهوجود بیاید که مقیاسپذیری کم چه ضرری برای ما خواهد داشت؟
مقیاسپذیری اندک باعث میشود که زمان تراکنشها بیشتر شود؛ چراکه شبکه نمیتواند تعداد زیادی از تراکنشها را بهپایان برساند. این موضوع سبب ازدحام خواهد شد و همین ازدحام کارمزد شبکه را افزایش میدهد. لایه دوم میتواند تمامی این مشکلات را از بین ببرد و بار را از روی دوش لایه اول بردارد.
چرا برای ما لایه دوم بلاکچین اهمیت دارد؟
لایه اول در ابتدای کار مؤثر و کارآمد بود؛ البته تحلیلگران زیادی از همان زمان معرفی به رمزارزهای بزرگ ایراد میگرفتند که مقیاسپذیر نیستند و نمیتوانند چنین مشکلی را حل کنند. بهمرورزمان و با افزایش محبوبیت چنین رمزارزهایی، ادعای منتقدان ثابت و لایه اول روزبهروز کندتر و گرانتر شد. اتریوم اولین پلتفرمی بود که برای حل مشکل خود پروژه لایه دوم را عملی کرد.
بهتدریج قراردادهای هوشمند یا Smart Contract لایه ۲ و بهطورکلی ایده آن به جزئی جداییناپذیر از بلاکچین تبدیل شد؛ بهگونهای که امروزه دیگر نمیتوانیم لایه دوم را از زنجیره بلوکی جدا کنیم. این در حالی است که آن حتی در داخل خود زنجیره نیست.
قرارداد هوشمند در لایه دوم بلاکچین چگونه عمل میکند؟
در پروژههای لایه دوم، چهارچوب دومی ایجاد میشود که خارج از لایه اولیه و بلاکچین اصلی است. از این راه حجم زیادی از تراکنشها از لایه اول به لایه دوم منتقل و بهعبارتی لایه اول سبکبال خواهد شد.
در لایه دوم، تراکنشها انجام و نهایی میشوند. حالا زمان آن است که باردیگر تراکنشها به لایه نخست بازگردند تا در دفترکل لایه اول ثبت شوند. شیوه انتقال تراکنشها از لایه اول به لایه دوم را بهخاطر بسپارید؛ چراکه درادامه مقاله درباره این روش مفصلتر صحبت خواهیم کرد.
لایه دوم عمومی در بلاکچین
ازلحاظ عملکرد، لایه دوم عمومی همان لایه اول است که خدماتش را با کارمزد کمتری به کاربران ارائه میدهد. لایههای اول که بهسختی تراکنشهایشان را انجام میدهند، لایههای دوم فراوان و متنوعی دارند.
اتریوم مثالی عالی برای این بحث است. مقیاسپذیری اتریوم بهمعنای واقعی کلمه فاجعهای تمامعیار است؛ بهطوریکه اگر لایههای دوم به داد این شبکه نمیرسیدند، معلوم نبود امروز اتریوم حتی در یادها زنده میماند یا خیر. لایههای دوم عمومی اتریوم، تنها هدفشان نهاییکردن تراکنشها با هزینه کمتر و سرعت بیشتر و امنیت کمنظیر است.
لایه دوم اختصاصی در بلاکچین
لایه دوم اختصاصی همانطورکه از نامش پیداست، برای توسعه بخش خاصی از بازار به میدان آمده است. این نوع لایه معمولاً هدف خاصی دارد و تمام توجهش به این است که به هدف مدنظر خود نائل شود.
برخی از لایههای دوم اختصاصی ممکن است بخواهند توان عملیاتی بلاکچین که در لایه اول ناموفق بوده است، به عدد خاصی برسانند. معمولاً عددی انتخاب میشود که سخت است و اگر بتوان به این هدف رسید، کار بزرگی انجام شده است. بعضی از لایههای دوم اختصاصی ممکن است برای استخراج توکنهای مختلف روی کار آمده باشند و برخی دیگر نیز فقط ویژه NFTها هستند.
از رولآپ چه میدانید؟
پس از بررسی قراردادهای هوشمند یا Smart Contract لایه ۲، بد نیست بهاختصار با رولآپ هم آشنا شویم. اگر یادتان باشد، گفتیم که شیوه رفتن تراکنشها از لایه اول به لایه دوم را بهیاد بسپارید. این فرایند رولآپ نامیده میشود. رولآپ راهحلی اختصاصی و کارآمد برای نجات لایه اول است و در لحظه هزاران تراکنش را از لایه اول به لایه دوم میبرد.
فرایند اعتبارسنجی در لایه اول کُند و آزاردهنده، اما امن است. بااینحال، وقتی باید هزینه هنگفتی برای کارمزد پرداخت کنیم و مدتها هم منتظر تراکنش بمانیم، این امنیت آنقدر به کار ما نخواهد آمد. پس لایه دوم با بررسی دستهجمعی سرعت را بسیار بیشتر میکند و تراکنشها را به تأیید نهایی میرساند. پیشرفت این شیوه سبب شده است که امروزه رولآپهای مختلفی داشته باشیم که هرکدام درمقایسهبا یکدیگر مزایای خاصی دارند.
جمعبندی
قراردادهای هوشمند یا Smart Contract لایه 2 باعث میشوند که لایه اول نفس بکشد و دیگر نگران مشکل مقیاسپذیری نباشد. مقیاسپذیری مشکلی است که رمزارزهای پیشگام بازار مانند بیتکوین و اتریوم همواره با آن درگیر بودهاند.
دراینبین، اتریوم بهخوبی توانست از طرفیت لایههای دوم استفاده کند و با حل مشکل مقیاسپذیریاش، تنها به فکر توسعه شبکه خود باشد. پلتفرمهای دیگری که مشکل مقیاسپذیری دارند، بهنظر میرسد که لایه دوم در این برهه زمانی، تنها راهحلشان باشد.